بدون عنوان
سلام پرهام عزیزه مامان دیگه نمی دونم چه جوری تعریف کنم از حرف زدنت از کارهای بانم و قشنگت از مهربونیت از دوست داشتنت عزیه دل مامان هر رو زکه می گذره بیشتر و بیشتر تو دل همه جا باز می کنی پسر قشنگ دیگه کامل حرف م یزنی و شروع کردی به جمله گفتم درسته که جمله هات هنوز گاهی اوقات کامل نیست ولی کاملاً منظورت رو بیان می کنی عزیزم پسر خوبی شدی و خداروشک رخوب غذا می خوری دیگه نگرانی به اون صورت ندارم و مثل همه مامانها یه دلتگی و نگرانی کوچولو همیشه تو وجوم هست عزیزم یه موضوعی که فکرمو مشغول کرده عمل انگشت دستته ، تو به دنیا که اومدی انگشت شصت دسته چپت یه کامل یه کم خم داشت که اصطلاحاً می گن انگشت جناقی به ما گفتم تا 18 ماهگی صبر کنید درس...
نویسنده :
شیوا
11:46